هزار بار نبودنت را مرور می کنیم
بگو نمی آیی؟
تمام کن این خواب طولانی را
مگر نگفتند که شهدا زنده اند؟ پس کجا ماندی؟
بلند شو، لباست را از این خاک سی و چند ساله بتکان و بیا
بیا و بگذار تا دوباره بهار شود
خانه همانجاست، سراغش را از کسی نگیر
راستی نام کوچه را هم عوض کردند، به نام توست
به آستانه در که رسیدی سلام نکن
مادر نیست
پدر هم بعد او رفت
ولی تو بیا
سی و سه سال است که نبودنت را ماتم میگیریم
هر اسفند به انتظار بهاری هستیم که بعد از تو خزان شد
عزیز مادر! بهار به بهار حالمان تحویل می شود با قاب عکست روی سفره هفت سین
سین هشتمم! سرباز وطن! ما با جای خالی ات چه کنیم؟
***
سی و سومین سالگرد شهادت علی فتحی پور درگاه
میگفت:بوی عطرعجیبی میداد هربار که اسم عطرشو می پرسیدم جواب سربالا می داد؛شهید که شد تو وصیتنامه اش نوشته بود ؛ بخدا قسم هیچ وقت عطر نزدم هر وقت خواستم معطر شوم از ته دل میگفتم "السلام علیک یااباعبدالله"...برای شادی روح شهدا صلوات